
افکار افراطی: افکار «باید» و «حتماً»
فکر کردن به اینکه اوضاع باید، حتماً یا الزاماً به شکلی خاص باشد، میتواند باعث شود نسبت به خودتان احساس بدی پیدا کنید. این نوع افکار همچنین ممکن است شما را نسبت به دیگران – همسرتان، نوزادتان، بستگان یا دوستانتان – زمانی که اوضاع طبق انتظارتان پیش نمیرود، ناامید یا عصبانی کند.
مثالها:
مثال ۱: نوزاد در حال گریه
موقعیت:
دخترتان دست از گریه برنمیدارد.
فکر شما:
«من حتماً مادر بدی هستم؛ باید بتوانم او را آرام کنم.»
احساس شما:
ناامید، درمانده.
مثال ۲: نیاز به مرتب تر بودن
موقعیت:
بعد از ناهار وارد اتاقخوابتان میشوید و میبینید تخت هنوز مرتب نشده است.
فکر شما:
«واقعاً باید صبحها تخت را مرتب کنم.» یا «واقعاً باید مرتبتر و منظمتر باشم.»
احساس شما:
دلسردی، ناامیدی از خود.
مثال ۳: همسر در حال استراحت
موقعیت:
همسر شما روی مبل در حال استراحت است در حالی که شما پوشک نوزاد را عوض میکنید.
فکر شما:
«او باید بیشتر در مراقبت از نوزاد کمک کند وگرنه ممکن است با او دعوا کنم! او باید بیشتر درگیر باشد. این بچه او هم هست.»
احساس شما:
افزایش کلافگی، عصبانیت و خصومت.
چند نمونه از افکار «باید و حتما» خودتان را بنویسید و یا از نمونه های موجود در لیست انتخاب کنید